وادی عبودیت، وادی بسیار پیچیده و لطیفی است. این طور نیست که بگویید: به طرف خدا رفتن که کاری ندارد! سرم را زیر میاندازم پیش میروم! "هزار نکته باریک تر زِ مو اینجاست.
کسی که راهرو نیست و در این امواج نیفتاده، نمیداند که چه خبر است! خیال میکند که با شنا کردن میتواند به آن طرف برسد. یا حتی خودش را نجاتغریق میداند!! گردابها و موجهای چهلمتری که کشتی را فرو میبرد، ندیده است! چنین آدمی ممکن است بگوید پیغمبر یعنی چه و امام(ع) برای چه میخواهیم! ما با پای خودمان به طرف خدا میرویم! مگر او «اقرب الیه من حبل الورید» نیست!
امواجی که ابلیس میفرستد از سر غیرمُخلَصین (الا عبادَک منهم المُخلََصین) عبور میکند و همه را غرق می کند. همه باید متمسِّک به امام(ع) باشند؛ «مثلُ اهل بیتی کمثل سفینة نوح من رکبها نَجی و من تَخلّف عنها غَرِق».
امواج ابلیسی از سر هزار عارف و عامی می گذرد. چه بسیار عرفایی که سجاده عبادتشان لانه شیطان شده است («فباض و فرّخ فی صدورهم و دبّ و درج فی حجورهم فنظر بأعینهم و نطق بألسِنتهم»)؛ از طریق کُتب آنها و از طریق اَلسنه آنها شکارگاه تاریخی برای خودش درست کرده است
ادامه مطلببرچسب : نیاز به,نیاز به پیامبران,دلایل نیاز به پیامبران, نویسنده : tasbeehc2 بازدید : 86